ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 |
طویله های اوجیاس نام یک نمایشنامه است که جمالزاده آن را به فارسی برگردانده و در کتاب «هفت کشور» به زیور طبع آراسته است. داستان طویله های اوجیاس در واقع داستان یکی از خان های 12 گانه هرکول پهلوان اسطوره ای یونان باستان است که در آن پادشاه یک کشور «دامدار» از هرکول می خواهد گند و کثافت های تلنبار شده در سرزمینش را پاکسازی کند. گیرایی داستان در قلم جمالزاده و توصیف کمیسیون بازی های مجلس شورای اوجیاس و سنگ اندازی هایی است که برای تمیزکاری وی می آورند. داستان در این خلاصه می شود که مردمانی که تا خرخره در کثافت فرو رفته اند، حتی حاضر نیستند برای تمیز شدن و رهایی از کثافت فکر کنند چه رسد به این که اجازه دهند هرکول این کار را برایشان انجام دهد. فضای وب فارسی و تولید محتوای ما حداقل در بزرگترین بخش آن یعنی «سرگرمی» مصداق کامل طویله های اوجیاس است. مطالبی که از بیست سال پیش و زمانی که اینترنت محدود و شناخته نشده بود و حتی افرادی که به آن دسترسی داشتند همدیگر را می شناختند تا به امروز در این زمینه محتوای ارزشمندی تولید نکرده است یا به جرئت می توان گفت با درجه ای از تخفیف محتوای بسیار اندکی تولید کرده است. آنچه امروز در تلگرام به اشتراک گذاشته می شود همان خرافات و شایعاتی است که قبلا در فیس بوک رایج بود و قبل از آن در یاهو و لابد قبل از آن روی کاغذ نوشته می شد و در خانه های مردم انداخته می شد که فلانی این پیغام را نگرفت و گرفت یا چه شد و چه نشد.
تنها تغییر ممکن، شکل و نحوه دسترسی است. در محتوای قدیمی حوزه توزیع محدود و دریافت کنندگان مشخص و تا حدی ارسال کننده هم مشخص بود. همین امروز در تلگرام مزخرف ترین مطالب و به درد نخورترین هجویات و در یک کلام کثافت های اوجیاسی در کسری از ثانیه «موج» می زنند و به دست مخاطب می رسند. از جمعیتی که همچون زامبی قادر به حمله به همه صفحات اینستاگرام هستند تا آن هایی که «برای خنده» شخصی را فالو کرده اند. این روش استفاده «نادرست» نیست، فقط بخشی از کثافت درونی مغز ما در تولید محتوای بی سر و ته و بی ارزش است. آنچه دیده نمی شود، هم چنان که در داستان طویله های اوجیاس هم آمده است، گند و کثافت ظاهری شهر نیست، مغز و قلب و روح اشخاص است که لانه گندیدگی است. همانند پخش شایعه که سرعتی رعدآسا (حتی در ابتدایی ترین جوامع بشری) دارد، اما راستی آزمایی شایعه ضد هیجان است و با سرعت «حلزون» حرکت می کند.
این بی محتوایی و این حرکت حلزون وار، شاید تنها چیزی باشد که بعد از مرگ ما همواره در دیتابیس های اینترنت دست به دست بچرخد و یادگاری باشد از نسلی که نه محتوا را شناخت و نه آن را نشناخت.
خواندن داستان زیر از ترجمان هم مفید است:
http://tarjomaan.com/vdcg.797rak9xupr4a.html