دست نوشته های یک دیوانه - یاور مشیرفر

در این وبلاگ شما دست نوشته های شخصی را می خوانید که خودش را یک «دیوانه تمام عیار» میداند. هر گونه انتشار این مطالب در هر جایی، بدون اجازه یا با اجازه از مؤلف، موجبات خوشحالی نویسنده را فراهم می آورد.

دست نوشته های یک دیوانه - یاور مشیرفر

در این وبلاگ شما دست نوشته های شخصی را می خوانید که خودش را یک «دیوانه تمام عیار» میداند. هر گونه انتشار این مطالب در هر جایی، بدون اجازه یا با اجازه از مؤلف، موجبات خوشحالی نویسنده را فراهم می آورد.

فهم با اندیشه های دیگران یا اندیشیدن مستقل؟

*** دست نوشته های یک احمق ***

در مفهوم Wissenschaft، Bedeutung یا Begriff ؟


اندیشیدن با افکار دیگران، می تواند در موارد کلی تر و انتزاعی تری صورت گیرد؛ در مفاهیم کارکردهای زبانی و هرمنوتیکی، در مسائل و مفاهیمی که به شدت نیازمند توضیح های تاریخی بوده اند. ما نوعا نخواهیم توانست در مورد مسایلی نظیر عدالت، حق، زبان، انسان، قانون و ... بدون در نظرگرفتن و یا دانستن نظر دیگران، یا به بیان دیگر بدون تفکر یا اندیشیدن به اندیشه های دیگران، بیندیشیم. از سوی دیگر این مفاهیم گاها در همه ابعادشان بررسی شده اند. 


این درست است که انسان در زمان خودش محدود است و نوعا نخواهد توانست برای مسایلی که هنوز پیش نیامده اند بیندیشد، اما اندیشه های بشری هنوز مقهور مدل های ذهنی و پارادایم های فکری است. مفروضات پایه ای فلسفی از سوی دیگر، به شدت انتزاعی و زمان گریزند و هر تعریفی با توجه به پارادایم های ذهنی و محدودیت های زمانی، مکانی،فرهنگی و... در یک مکان و زمان و فلسفه وجودی خویش تعریف شده اند که اساسا با توجه به نیازهای ذهنی نویسنده و فیلسوف حیات یافته اند. 


روش علمی در اندیشه و روش شناسی خاص آن نیز این اصل را مبنا قرار می دهند که باید برای اندیشه علمی در هر موضوعی ابتدا تاریخچه ای از آن بررسی شود، به بیان دیگر ما دنباله روی اندیشه های بزرگ جهان در موضوعات خاص هستیم، اما نه به این معنی که هیچ کسی با اندیشه خودش نمی اندیشد. هر اندیشه ساده ای تا ظهور یک پارادایم جدید، باید بر مفروضات پیشین بنا شود تا یک ساختمان جدید از مفروضات شکل بگیرد.