دست نوشته های یک دیوانه - یاور مشیرفر

در این وبلاگ شما دست نوشته های شخصی را می خوانید که خودش را یک «دیوانه تمام عیار» میداند. هر گونه انتشار این مطالب در هر جایی، بدون اجازه یا با اجازه از مؤلف، موجبات خوشحالی نویسنده را فراهم می آورد.

دست نوشته های یک دیوانه - یاور مشیرفر

در این وبلاگ شما دست نوشته های شخصی را می خوانید که خودش را یک «دیوانه تمام عیار» میداند. هر گونه انتشار این مطالب در هر جایی، بدون اجازه یا با اجازه از مؤلف، موجبات خوشحالی نویسنده را فراهم می آورد.

شرحی بر انتقال به خانه نو


اگر حوصله اش را داشتید و خواستید در مورد دلایلی که شبکه اجتماعی را ترک کردم بدانید، >اینجا< کلیک کنید و متن را از Medium بخوانید. 


پانوشت: برای آشنایی با رسانه مطالعه دو متن زیر از «مارشال مک لوهان» و از  «جان کولکین» لذت بخش و آموزنده است:



web.mit.edu/allanmc/www/mcluhan.mediummessage.pdf


http://www.unz.org/Pub/SaturdayRev-1967mar18-00051





نظرات 2 + ارسال نظر
امین کاکاوند دوشنبه 20 دی 1395 ساعت 02:20 http://mooshekafi.blogsky.com

سلام یاور جان

اگر به تعبیر مک لوهان بخوایم بگیم شما یک جراحی سخت رو پشت سر گذاشتی. عضوی از خودت رو جدا کردی که مدت زمان زیادی بهت متصل بوده و بدون شک شهامت خیلی زیادی می‌خواسته.
من هم توی فکر یک دوره دیتاکس هستم ولی یه جورایی مثل دل کندن از دنیاست این کار. آدم هرچقدر که زور می‌زنه به قدری شبکه قدرتمندی شکل گرفته که همش به این فکر می‌کنی اگر برم بیرون این رو از دست می‌دم و فلان اتفاق می‌افته.
اما الان که این مطلب رو از شما خوندن به فکرش افتادم دوباره.

ممنون

امین عزیز.
سلام و ممنون از اظهار لطف شما. به واقع این عمل باید با میکرواکشن ها انجام بشه. دل کندن از شبکه اجتماعی مثل ترک اعتیاده که کم کم و آرام آرام و با جایگزین کردن یک میکرواکشن به جای میکرواکشن های متعدد لذت بخشی است که شبکه اجتماعی به ارمغان میاره.

موفق باشید.

ادریس یکشنبه 19 دی 1395 ساعت 05:10 http://edrism.ir

با خوندن نوشته‌تون به وجد اومدم.
همون حسی رو داشتم که دو سه سال پیش تجربه‌ش کردم، وقتی که همه‌ی شبکه‌های اجتماعی رو کنار گذاشتم. (البته اخیرا آلوده‌ی تلگرام شده‌ام، ولی تا الان پاک بوده‌ام.)

مشکلی که برای من پیش اومد این بود که به شدت تنها شدم.
از قبل فکر نکرده بودم که چطور جای رابطه‌های مجازی رو پر کنم.
الان هم که توی نوشته‌ی شما تعامل عمیق‌تر با آدم‌ها رو دیدم، به یاد همین موضوع افتادم، این‌که اصلا چه تعداد آدم دور و برتون می‌شناسید که بشه باهاشون چنین رابطه‌ای رو به طور مطلوب تجربه کرد؟ من خیلی با این مشکل درگیر هستم.

خب من به جای کمیت رابطه به کیفیت رابطه می اندیشم. یک رابطه پایدارتر و عمیق تر و البته به صورت کامل.

متشکرم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد