دست نوشته های یک دیوانه - یاور مشیرفر

دست نوشته های یک دیوانه - یاور مشیرفر

در این وبلاگ شما دست نوشته های شخصی را می خوانید که خودش را یک «دیوانه تمام عیار» میداند. هر گونه انتشار این مطالب در هر جایی، بدون اجازه یا با اجازه از مؤلف، موجبات خوشحالی نویسنده را فراهم می آورد.
دست نوشته های یک دیوانه - یاور مشیرفر

دست نوشته های یک دیوانه - یاور مشیرفر

در این وبلاگ شما دست نوشته های شخصی را می خوانید که خودش را یک «دیوانه تمام عیار» میداند. هر گونه انتشار این مطالب در هر جایی، بدون اجازه یا با اجازه از مؤلف، موجبات خوشحالی نویسنده را فراهم می آورد.

تحقیر جهان سوم


تحقیر جهان سوم یکی از مؤلفه های اصلی سیاست های جهان اولی است. این نکته به سرعت در بدو ورود به کشورهای جهان اول و کشورهای ثروتمند جهان به چشم می خورد. در فرم ویزا سؤالات متعددی از شخص پرسیده می شود و ادعا می شود که این سؤالات برای امنیت کشور مهم است. سؤالاتی از قبیل سابقه «نژاد پرستی، آدم کشی، کودک آزاری، دزدی، مشارکت در جنایت جنگی و...» به صورت مجزا از شخص پرسیده می شود و شخص باید آن ها را در فرم درخواست ویزا با «بله» و «خیر» جواب دهد. 


دلیل عمده این امر از منظر جهان اولی ها ساده است: «ما می خواهیم از سلامت افرادی که وارد کشورمان می شوند اطمینان حاصل کنیم، ضمنا اگر شما این موارد را اظهار نکنید و به هر دلیلی بعدا مشخص شود، از کشور اخراج خواهید شد.»


به همین سادگی «کرامت» یک جهان سومی در منگنه قرار داده می شود. توجیه بعدی حتی ساده تر است: «دوست ندارید، نیایید»


عمده کسانی که برای ویزای دانشجویی، کار یا حتی سرمایه گذاری و کارآفرینی به بریتانیا مراجعه می کنند، باید با این پرسشنامه روبرو شوند.

صرف نظر از بحث آسیب شناسی جامعه شناختی که امکان وقوع جرم و ناهنجاری اجتماعی در شرایط و بسترهای بسیار پبچیده ای صورت می پذیرد، حداقل برای افرادی که در خود «نیاز به مهاجرت» احساس میکنند، امکان وقوع جرم، اگر ناممکن نباشد، حداقل بسیار ضعیف است. (به هیچ عنوان بر این نکته تأکید نمیکنم که تحصیل کردگان یا فرهیختگان بری از هر گونه خطا، جرم یا اشتباهند، اما حداقل به ندرت از یک استاد دانشگاه انتظار می رود دست به «دزدی» یا «آدم کشی» بزند یا رفتارهای ناهنجار اجتماعی از خود بروز دهد.)


به هر حال وقوع جرم گذشته از دلایل آسیب شناختی، بر پایه های دیگری از جمله «نابرابری اجتماعی» و عدم وجود «عدالت اجتماعی» هم استوار است که حداقل قشر فرهیخته همواره در طرف سنگین تر این کفه می ایستند. 


داستان اخذ ویزا و پرسشنامه تنها مختص کشورهایی است که برای ورود به اتحادیه اروپا یا بریتانیا نیاز به ویزا دارند. در نظر اداره مهاجرت بریتانیا جهان سوم «دزد، گدا و جانی پرور» است و انسان هایی که با این «برچسب» بر پیشانی شان به دنیا آمده اند، همواره پتانسیل بروز جرم را دارند. و جالب تر این که اگر مثلا یک مجرم از زندانی در آلمان فرار و به انگلیس وارد شود، تا زمانی که از طرف اینترپل و نهادهای مربوطه «اطلاعات» وی به دست پلیس بریتانیا نرسد، آن شخص «بری از جرم» است اما اگر یک «استاد دانشگاه ایرانی» بخواهد برای شرکت در یک کنفرانس دو روزه ویزای بریتانیا بگیرد، با انواع چفت و بست ها و پرسش هایی باید روبرو شود که در قدم اول با لحنی تحقیرآمیز از وی سوابق جرمش را می پرسند. بی توجه به جایگاه «انسانی» شخص و فقط بر حسب مارک «خاورمیانه ای».

----------------------------------------------------------------------------
ارغوان
این چه رازی است که هر بار بهار
با عزای دل ما می آید
و زمین از خون پرستوها رنگین است؟




نظرات 1 + ارسال نظر
امین پنج‌شنبه 2 اردیبهشت 1395 ساعت 12:31

چقدر خوب اشاره کردی به "کرامت انسانی"
و چه میشود ما را که به جای احساس برابری در مقابل جهان اول احساس حقارت داریم...در همه زمینه ها...
بعضی وقت ها افراد آنچنان خودشون رو حقیر و خوار می کنند که انگار نه انگار حداقل در حقوق اولیه در شرایط برابر هستند.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد